شعر در مورد
جک ،شعر جک،شعر جک باحال،شعر جکی،شعر جک خنده دار،شعر جک کرواک،شعر جک و
السا،شعر جک اس ام اس،شعر جک فراست،شعر جک،جک شعر طنز،شعر طنز خنده دار
میبوسمت،شعر طنز خنده دار،شعر طنز خنده دار کوتاه،شعر جوک خنده دار،شعر طنز
خنده دار خفن،شعر طنز خنده دار باحال،شعر طنز و خنده دار،شعر های طنز خنده
دار،شعر طنز بسیار خنده دار،شعری از جک کرواک،شعر السا و جک فراست،شعر های
السا و جک،شعر طنز اس ام اس،شعر طنز اس ام اسی،شعر طنز برای اس ام اس،جوک
شعر طنز،جک و شعر طنز
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جک برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
عید نوروز و اول سالست
روز عیش و نشاط اطفالست
همه آن روز رخت نو پوشند
چای و شربت به خوشدلی نوشند
پسر خوب روز عید اندر
روز اول به خدمت مادر
دست برگردنش کند چون طوق
سرو دستش ببوسد از سر شوق
گوید این عید تو مبارک باد
صد چنین سال نو ببینی شاد
بعد آید به دست بوس پدر
بوسه بخشد پدر به روی پسر
پسر بد چو روز عید شود
از همه چیز نا امید شود
نه پدر دوست داردش نه عمو
نه کسی عیدی آورد بر او
عیدی آن روز حق آن پسرست
که نجیب و شریف و با هنرست
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند از زنی تند و تیز
که غرید روزی چنان شیر نر
به داماد خود این چنین زد تشر
به دست دیگران گل های رنگی
ولیکن درد و زخم خار، واس ماس
خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری
داد مجنون بهر لیلی یک ایمیل
گفت ای از هجر تو اشکم چو سیل
ای به قربان قد و بالای تو
من فدای قامت رعنای تو
ناز کم کن ای نگار ناز دار
قهر با من نیست انصاف ای نگار
خواسته ای میرزا قلمدونت شوم
واله و شیدا و حیرونت شوم
حرفای گریه دار نمی پسندین
می خواید یه جک بگم کمی بخندین
خوشا به حال اون که تو محلش
هوای عاشقی زده به کلش
کسی که قلبش اتصالی داره
می دونه عاشقی چه حالی داره
با اینکه سخته باز دلنشینه
طپش طپش وای از طپش همینه
عجب رسمیه رسم زمونه
خونه مون عیدا پر مهمونه
می رن مهمونا از اونا فقط
آشغالِ میوه به جا می مونه !
تِر ِیـنِـر ِ دل ِ تو رو از اینترنت می گیرم
سِـیو نکنی عشق منو بدون که من میمیرم
نیترو نزن وقتی که چند دقیقه با من راه میای
گاد موودِتو کلوز کن و به من بگو چی می خوای
از جمع من تا ضرب تو
راهی به جز تفریق نیست . . .
دلخوش به مجذورم نکن
اینجا مگر تقسیم نیست . . .
به رادیکال عشق بیا
تا بشکند توان من . . .
چیزی نچرخد بهتر است
سینوس من آلفای تو . . .
عشق یعنی اینکه تو باور کنی
می توانی یک نفر را خر کنی
کذب را هنگام فعل مخ زنی
آنچنان گویی که خود باور کنی
الهی که پنچر شود چرخ هات
عوارض دوچندان بیاید برات
کُت و کفش و شلوار و حتی کــُلات
بگیرند از بابت مالیات
گفته بودم که تو را می خواهم
آری،آری، به خـدا می خواهــم
عاشقــم،جرم من این است فـقط
ذره ای مهر و وفا می خـواهـم
آن قدَر خوشــگل و خوش اطواری
که یکی نه ، دو سه تا می خواهم!
چشــم نامحرم اگــر دید تو را
چشمش از کاسه جدا می خواهــم
کاش یــک ذره تـپل تر بــودی
تا بگویم که چرا می خواهـم؟!
بنده از جنـس بـشر بـــیزارم
بلکه یک مرغ دو پا می خواهم!
برای دیگران حور بهشتی
خطرهای عذاب النار، واس ماس
گفته ای نامه ز ایمیل بهتر است
دستخط یار دیدن خوشتر است
لیک دور نامه لیلی جان گذشت
دوره ی ایمیل یا ایکارد گشت
نامه جانم مال عهد بوق بود
راز دار عاشق و معشوق بود
عاشق شدن شیدایی داره والا
خاطر خواهی رسوایی داره والا
وقتی طرف تو کوچه پیدا می شد
توی دلت یه باره غوغا می شه
صدای قلبت اونقدر بلنده
که دلبرت می شنوه و می خنده
می خوای بگی فدات بشم الهی
می گی که خیلی مونده تا سه راهی
میخوای بگی عاشقتم عزیزم
می گی که من عاعا،عاعا چی چی زم
کجاست اون کیوی ؟ چی شد نارنگی ؟
کجا رفت اون موز ؟! خدا می دونه !
جعبه خالی ِ شیرینی هنوز
گوشه ی طاقچه پیش گلدونه
الا مهمان نگه بر ساعتت کن
برو فکری برای عادتت کن
لـَست و ِرژ ِن ِ نگاه تو عجیب دلم رو برده
انگاری آلوده شدم آنتی ویروسم مرده
فایر والم هر جا بری مواظبت می مونه
پسورد ِ عشوه هات رو از توی نگات می خونه
وای دو اگر عاشق شود
بی پرده ایکس دو می شود . . .
چیزی شبیه معجزه
با جذر ممکن می شود . . .
گر ایکس داری در سوال
جایی برای ترس نیست . . .
در انتهای مسئله
دیگر مجال بحث نیست . . .
با دروغی جور شد گر امر خیر
راست را هرگز مبادا شرکنی
عشق همچون طایری توخالی است
راست گر در آن رود پنچر کنی
می شود چون موم در دستت اگر
از خودت حرف قلمبه در کنی
هر وقت میگم ریجـِستـِرم بکن می گی نمیشه
چطور کسی بی اَکسپ و اینقدر بی جنبه میشه
اِرور نده نگو رَمـِت خیلی پایینه انگار
دیلیت نکن شرت کاتم و نگو خدا نگهدار
الهی کوپن هات باطل شود
ویا کارت بنزین تو ول شود
خورَد فـُرم چک های تو دم به دم
نیاید به یادت دم و بازدم
یکی را می دهی طاووس و طوطی
ولی دندان و نیش مار، واس ماس
ناخن تو چون که گشته مانیکور
خط چشمت چشم ها را کرده کور
نامه بهر تست دیگر املی
ای نگار دلربای سوگلی
گشته چت دیگر به جایش جانشین
دوره ی ایمیل گشت ای نازنین
فیبر نوری گشته دیگر این زمان
جانشین کفتر نامه رسان
می خوای بگی بیام به خواستگاریت
می گی هوای خوبی داره ساری
کوزه ی ضربه دیده بی ترک نیست
حال طرف هم از تو بهترک نیست
می خواد بگه بیا به خواستگاریم
میگه که ما پلا ک شصت و چهاریم
اول عشق و عاشقی نگاهه
نگاه مثل آب زیر کاهه
بین شماها عشق و میشه فهمید
از توی نگاها عشقو می شه فهمید
عشق شما آتیش زیر دیگه
نگاه آدم که دروغ نمی گه
نگاه می گه عاشقتم به مولا
به قلب من خوش امدی بفرما
بهر تو ایمیل خیلی بهتر است
لایق عاشق کشان دلبر است
اسب همت را تو اینک هی بکن
بهر مجنون یک ایمیل ریپلی بکن
جوف آن بفرست اتچ های قشنگ
فایل های جور واجور و رنگ وارنگ
عشق من آنلاین تست ای مهربان
صبح و ظهر و عصر و شب در هر زمان
نشستی همچنان مشغول خوردن
بکن رحمی به جیب خالی من
نمیدانی مگر میوه گران است
گلابی نرخ آن تا کهکشان است
فولدر ِ نامه هامو تو نریز تو سطل آشغال
دابل کلیک نکن روی ِ دکمه ی ِ آن اینستال
باشه کوییتم کن و هی بهم بگو دیوونه
فکر کن که گیم اوور شدم کار دلم تمومه
می توانی گر چه هستی بی سواد
شعرهای خوشگلی از برکنی
خیز و جهدی کن چو حافظ تا مگر
وصف جام و باده و ساغر کنی
بعد یک مقدار تمرین، کذب محض
می شود جاری چو لب را تر کنی
می شود او عا شق تعریف هات
اندکی لب را اگر ترتر کنی!
نزد اختر چون که بنشینی مباد
وصف چشم و ابرو ی زیور کنی
پیش زیور نیز چون هستی مباد
نقل رنگ گیسوی آذر کنی
روی هم رفته نباید پیش زن
صحبت از معشوقه ای دیگر کنی
از دروغت خار گل میگردد و
می شود تقدیم یک بهتر کنی
گر پسر هستی بیابی دختری
یا اگر هم دختری، شوهر کنی
اینچنین عشقی است عشق پرفروغ
زندگی روی ستون ها ی دروغ
بمانی درهجران شیر پگاه
زچاله در آیی بیفتی به چاه
الهی ز نفرین من چون کدو
شود کلّه ات عاری از تار مو
آف مسیجت می فرستم دمبدم
تا که مهر افزون کنی و ناز کم
این ایمیل را کپی پیست در هارد کن
از برای عاشقان فوروارد کن
با خیال راحت ای یار ملوس
چون که دارد این ایمیل آنتی ویروس
گز و سوهان و گردو یا که پسته
بریزی در شکم هی بسته بسته!
دگر در خانه ام چیزی ندارم
دو دستی آورم نزدت گذارم
شده آهو از دست تو خون جگر
الهی که ارُیون بگیری پسر
چنین لعبتی که به تو داده ام
مگر از سر راه آورده ام؟
بقیه غرق شادی و سرورند
ولیکن ماتم بسیار، واس ماس
ندیدم تا کنون این گونه مهمان
عجب غارتگری هستی به دوران
یکی از بچه هایت , بچه ام کشت
ز بس که می زند بر کله اش مشت
به داد و هوار و به صد اخم وتَخم
گرفتی ز دردانه ام زهر چشم
تو ای مردک تنبل ِ بی بخار
وبا قدّ دیلاق ِ مثل چنار
گروهی مالک آب حیاتند
ولی گنداب آب انبار، واس ماس
یکی از آن وروجک های شیطون
شده آویز پنکه عین میمون
دوتا لیوان شکسته دختر تو
شکسته استکان ها همسر تو
می رن مهمونا از اونا فقط
نصفه ی دندون به جا می مونه !
پسته ی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟
نه در ظرفشویی کمک می دهی
نه پولی برای بزک می دهی
نه شلوارهایش اطو می کنی
نه رخت و لباسش رفو می کنی
گرفتند و نهان کردند و خوردند
تعارف کردن و ایثار، واس ماس
تو گویی زلزله آمد در اینجا
که این سان گشته وضع خانه ی ما
اگر مهمان حبیب حق تعالی ست
چرا از دست آن امروزه غوغاست!
برایش نه اصلاً طلا می خری
نه او را به کیش و دبی می بری
لذا چون که براو جفا می کنی
وپنهان زمن در خفا می کنی
برادرهای مردم جمله شاغل
گروهی لشکرِ بیکار، واس ماس
عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه
می رن مهمونا از اونا فقط
جعبه ی خالی به جا می مونه !
به ناچار در منزلت مستقر
شوم چند هفته و یا بیشتر
که گیرم تو را خوب زیر نظر
شوم از کَم وکیف تو باخبر
به آن ها بال اندر بال دادی
همیشه بارِ روی بار، واس ماس
از بس خونه رو به هم می ریزن
آدم مثل خر تو گِل می مونه
یکی نیست بگه خداوکیلی
جای پوست پسته توی قندونه ؟!
چو داماد بشنید این گفته را
به مادر زن خویش داد این ندا
از امروز من نوکرش می شوم
اگر هم بخواهی خرش می شوم
دمادم سرخوش و سرگرم سورند
همه بدبختی و ادبار، واس ماس
قند نصفه ی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند نصف دندونه !
به پختن به شستن به رُفتن کمر
ببندم چنان که بیفتم دَمر
چپ و راست اورا کمک می کنم
خودم دخترت را بزک می کنم
دبی چیست اورا پکن می برم
هوایی و یا با ترن می برم